آموزش رایگان سرمایه گذاری در بورس و بازارهای مالی

دوره های آموزشی بورس در کالا ,اوراق بهادار آتی سکه و سهام بصورت کاملا رایگان

آموزش رایگان سرمایه گذاری در بورس و بازارهای مالی

دوره های آموزشی بورس در کالا ,اوراق بهادار آتی سکه و سهام بصورت کاملا رایگان

6 معیار کلیدی برای بررسی در گوگل آنالیتیکس

اگر این مطلب را برای مطالعه انتخاب کرده‌اید، پس احتمالا وب‌سایتی دارید که در آن محتوا یا محصولی ویژه و منحصربه‌فرد ارائه می‌دهید. حتی شاید اکانت گوگل آنالیتیکس دارید. تمام وب‌سایت‌ها، اساسا به صورتی طراحی می‌شوند که مخاطب را به خود جذب کنند؛ ولی جذب مخاطب به‌تنهایی هیچ درآمدی برایتان ایجاد نمی‌کند. باید کاری کنید تا این خریداران بالقوه، بابت محصول یا خدماتی که دریافت یا دانلود می‌کنند پول بپردازند.

 

گوگل آنالیتیکس

یکی از رایج‌ترین ابزارهای تحلیل سایت، گوگل آنالیتیکس یا گوگل آنالیتیکز است. این ابزار که البته از طرف شرکت گوگل برای ایرانیان تحریم شده است به شما کمک می‌کند به‌صورت کاملا رایگان اطلاعات بسیار دقیقی از اتفاقات سایت خود داشته باشید. البته به‌کمک وی‌پی‌ان می‌توانید از خدمات گوگل آنالیتیکس به‌صورت کاملا رایگان استفاده کنید. کافی است به صفحه google.com/analytics مراجعه کنید. البته ابزارهای دیگری هم برای بررسی رفتار بازدیدکنندگان سایت وجود دارد.

بسیاری از صاحبان سایت اکانت گوگل آنالیتیکس را ساخته‌اند، ولی دقیقا نمی‌دانند چه معیارهایی را در آن بررسی کنند تا باعث افزایش فروش و بهبود سایت شود.

روش‌های بسیاری برای بالا بردن فروش محصول وجود دارد؛ ولی پیش از آن، بهتر است روی انتخاب معیارهایی تمرکز کنیم، که قصد داریم آن‌ها را بهبود ببخشیم. برای سنجش وضعیت وب‌سایت، بهتر است معیارهای خاصی را مد نظر داشته باشیم. معیارهایی که با برند، کسب‌و‌کار و در کل، وب‌سایت ما همخوانی داشته باشند.

این مقاله به شما کمک می‌کند، مهم ترین مقیاس‌ها را انتخاب کنید. تمام این معیارها از طریق گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) به‌صورت رایگان قابل سنجش هستند. وقتی چنین اطلاعات کاملی در اختیار شما باشند، هیچ عاملی نمی‌تواند جلوی رشد وب‌سایت‌تان را بگیرد. پس بپردازیم به 6 معیار کلیدی برای رشد سایت که توسط گوگل آنالیتیکس قابل بررسی هستند.

 

1. بازدیدکننده‌های تازه‌وارد

بهتر است عملکرد بازدیدکننده‌های وفادار قدیمی را با بازدیدکننده‌هایی که برای اولین بار به سایت شما وارد می‌شوند، مقایسه کنید. اگر بازدید‌کننده‌های تازه‌وارد یا New Visitor زیادی دارید، امکانات وب‌سایت را از دید خریداران جدید نگاه کنید؛ افرادی که با سایت شما خیلی آشنا نیستند و شاید خرید از سایت شما برایشان سخت باشد. کم‌و‌کاستی‌ها را برطرف کنید تا روند خرید و دریافت محصول یا خدمات به ساده‌ترین و سریع‌ترین حالت ممکن انجام شود.

 

2. منابع ترافیک ورودی وب‌سایت

در حالت ایده‌آل کاربران از چند منبع مختلف به وب‌سایت شما وارد می شوند که توسط گوگل آنالیتیکس قابل بررسی هستند. این منابع به سه دسته تقسیم می‌شوند: بازدیدکننده‌هایی که مستقیما آدرس URL را تایپ می‌کنند و وارد وب‌سایت می‌شوند، بازدیدکننده‌هایی که از موتورهای جستجو، وب‌سایت شما را انتخاب می‌کنند و بازدیدکننده‌هایی که از صفحات دیگر وب ارجاع داده می‌شوند. هر سه دسته مهم هستند؛ ولی واقعیت این است که تعداد آن‌ها با هم برابر نیست و باید روی این تفاوت‌ها تمرکز کنید.

مثلا اگر تعداد بازدیدکننده‌های مستقیم وب‌سایت پایین است، شاید آدرسی را انتخاب کرده‌اید که به خاطر سپردن آن برای کاربران مشکل است.

 

3. عملکرد بازدیدکننده‌هایی که فعلا قصد خرید ندارند

تمام بازدیدکننده‌ها، تعدادی از صفحات وب‌سایت را مشاهده می‌کنند؛ حتی آن دسته از کاربرانی که فعلا  قصد خرید ندارند. با این حال بررسی رفتار آن‌ها در وب‌سایت به اندازه‌ سایر مشتریان اهمیت دارد. دفعات بازدید از صفحات، مدت زمانی که روی هر صفحه صرف می‌شود و تعداد نظرات و لایک‌های مخاطب را بررسی کنید. هدف اصلی ما، بالا بردن این آمار و ارقام است.

 

4. بازدیدکنندگان غیرجدید

وقتی یکی از بازدیدکننده‌ها برای بار دوم به وب‌سایت شما وارد می‌شود، سوالاتی به ذهن خطور می‌کند: دلیل بازگشت چه بوده است؟ آیا در بازدید اول خرید صورت گرفته؟ در غیر این‌صورت، برای ترغیب او به خرید در بازدید دوم، چه کاری می‌توانیم انجام بدهیم؟

اگر بازدیدکننده‌های شما برای بار دوم یا چندم به وب‌سایت مراجعه می‌کنند، به شما تبریک می‌گوییم. محتوای تولیدی وب‌سایت توانسته آن‌ها را جذب کند. حالا زمان آن رسیده که مشتری را به خرید ترغیب کنیم. برخی از وب‌سایت‌ها این کار را با ارائه کد تخفیف، پرسشنامه جهت دریافت آدرس ایمیل کاربر یا در اختیار گذاشتن خدمات رایگان انجام می‌دهند.

 

5. ارزش هر بازدید

ارزش مادی هر بازدید به محصولی که در نهایت خریداری می‌شود، بستگی دارد. ارزش هر بازدید را می‌توانیم به سادگی، با تقسیم کردن کل درآمد بر تعداد بازدیدها به دست آوریم. البته این عدد به‌صورت مستقیم توسط گوگل آنالیتیکس ارائه نمی‌شود؛ ولی خودتان به‌راحتی می‌توانید این عدد را محاسبه کنید.

اندازه‌گیری دقیق ارزش هر بازدید گاهی مشکل یا حتی غیرممکن به‌نظر می‌رسد. به‌عنوان مثال خواننده‌های وبلاگ با هر بار کلیک بر صفحات، بازدید آن را بالا می‌برند، مطلبی را لایک می‌کنند یا نظر می‌نویسند و اندازه‌گیری دقیق ارزش آن امکان‌پذیر نیست.

اگر وب‌سایت شما به فروش محصول اختصاص پیدا کرده، می‌توانید ارزش هر بازدید را به درآمد وب‌سایت ارتباط بدهید.

 

6. نرخ خروج بازدیدکنندگان

هدف ما از اندازه‌گیری ارزش بازدید، درآمد وب‌سایت، تعداد بازدیدکننده‌های جدید و تعداد کاربرانی که دوباره رجوع می‌کنند، این است که نرخ ریزش کاربران را به حداقل برسانیم؛ ولی نرخ ریزش چیست؟

نرخ خروج یا ریزش، درصد کاربرانی هستند که وارد وب‌سایت می‌شوند و بدون اینکه هیچ تاثیری روی وب‌سایت داشته باشند، بلافاصله صفحه را ترک می‌کنند؛ یعنی مدت‌زمان فوق‌العاده محدودی را صرف وب‌سایت می‌کنند و آن را بدون کلیک بر لینک، خرید محصول، نوشتن نظر یا حتی لایک کردن رها می‌کنند. به‌عنوان مثال تعداد زیادی از کاربران فروشگاه‌های اینترنتی محصولاتی را انتخاب می‌کنند؛ ولی آن‌ها را در سبد خرید باقی می گذارند.

دلایل نرخ خروج بالای سایت

  1. پیچیدگی صفحه خرید
  2. طراحی ضعیف سایت
  3. تخفیف‌ها و قول‌های غیرواقعی
  4. هزینه ارسال بیش از حد توقع
  5. کندی سایت و زمان طولانی باز شدن صفحات

 

این موارد باعث بیشتر شدن نرخ خروج می‌شود. هرچه سریع‌تر، صفحه‌ای که موجب افزایش نرخ خروج کاربران می‌شود را شناسایی و مشکلات آن را برطرف کنید. این مورد به‌راحتی در گوگل آنالیتیکس قابل بررسی است.

معمولا وبلاگ‌ها، نرخ ریزش بالایی دارند؛ چون مخاطب مطلب موردنظر خود را مطالعه می‌کند و بعد بی‌سروصدا صفحه را می‌بندد. در این مورد بهتر است تعداد بازدید صفحات، معیار موفقیت محتواهای تولید شده باشد.

به محض اینکه نسبت به این معیارهای مهم آگاهی پیدا کردید از گوگل آنالیتیکس استفاده کنید تا شاهد رشد این اعداد و ارقام باشید. این اعداد در کنار هم معنا پیدا می‌کنند و تغییر هر کدام بر دیگری اثر خواهد گذاشت. به این ترتیب، به‌محض توجه و سرمایه‌گذاری در جهت بهبود یک معیار، شاهد رشد و بهبود سایر معیارها هم خواهید بود. کمی توجه و زمان صرف این مسئله کنید تا به معجزه‌ گوگل آنالیتیکس پی ببرید.

 

علل روانشناختی نفروختن سهام زیانده در بازار بورس

سرمایه گذاری در بورس این روزها علاقمندان فراوانی یافته است، اما بسیاری از این علاقمندان با همان آموخته‌هایی که در محیط خانه و اجتماع فرا گرفته‌اند، وارد بازار بورس شده‌اند؛ غافل از اینکه معامله‌ گری در بازار سهام از لحاظ روانشناسی بورس تفاوت‌های بسیاری با محیطی که افراد در آن رشد یافته‌اند دارد.

عقایدی که معامله‌ گران در طول زمان در محیط خانواده و جامعه فراگرفته‌اند تا به کمک آنها در اجتماع به درستی رفتار نمایند، در محیط معامله گری به صورت موانع روانشناسی بورس عمل خواهند نمود. یکی از پیامدهای آن می‌تواند نفروختن سهام زیانده در بورس باشد. در تمام دوره های آموزش بورس بر این مساله تاکید می‌شود که این شیوه در نهایت ضررهای مادی زیادی را برای معامله‌ گران به همراه دارد.

روانشناسی بازار بورس

 در این مقاله سعی داریم عوامل روانشناختی سهام زیانده را طبق فهرست زیر بررسی کنیم:

  1. نقش تربیت‌های معمول اجتماعی در معامله ‌گری سهام در بازار بورس

  2. ارتباط خطای هدر رفته (رولف دوبلی) با معامله‌ گری سهام در بازار بورس

  3. پیامدهای روانشناختی عدم قبول مسولیت در بازار سهام 

  4. بررسی نقش سندروم امید واهی در نگهداشتن سهام زیانده

  5. وابستگی احساسی به سهام در بورس

  6. چرایی ضرر و زیان در بورس

نقش تربیت‌های اجتماعی در معامله گری بازار بورس

علاقمندان به بازار بورس در شرایطی رشد یافته‌اند که در بروز خلاقیت‌های خود کاملا آزاد بوده‌اند. به همین خاطر گمان می‌برند که برای موفقیت در بازار بورس فقط آموختن تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی – فاندامنتال کفایت می‌کند. این گروه از افراد به ندرت اطلاع دارند که در عرصه‌ای مانند بازار چگونه در برابر سهام زیانده باید رفتار کنند.

حتما بخوانید: تله تحلیل گری در بازار بورس چگونه شما را به دام می‌اندازد؟

در بازار سرمایه برخلاف محیط‌های اجتماعی که در آن بزرگ شده‌ایم، قیمت‌ها همیشه و در هر لحظه در حال نوسانند و فرصت‌هایی که افراد باید تصمیم‌گیری کنند بی‌شمار هستند. در این بازار معامله ‌گران باید نه تنها در مورد ورود یا عدم ورود به معامله تصمیم بگیرند، بلکه در معامله‌ گری لازم است که برای زمان ورود، مدت زمان ماندن در معامله و شرایط خروج از آن هم تصمیم‌گیری کنند. چون که هیچ مرجع مشخصی برای تعیین موارد ذکر شده  غیر از آنچه در ذهن معامله‌ گر است وجود ندارد.

در محیط معامله‌ گری افراد باید برای خود قوانینی وضع کنند و خود را ملزم به رعایت آنها نمایند. این قوانین باید متفاوت از آن چیزی باشد که در تربیت‌های معمول اجتماعی فرا گرفته‌اند. زیرا تربیت‌های معمول در بازار بورس و محیط معامله‌ گری کارایی ندارد و افرادی که با این الگو وارد بازار شده‌اند، همیشه ترس و نگرانی و ناکامی آنها را همراهی خواهد کرد. به عنوان مثال، تعریف حد ضرر در بورس برای خارج شدن از سهام زیانده در تربیت‌های اجتماعی جایگاهی ندارد و افرادی که این مورد را بر اساس تربیت‌های اجتماعی خود نادیده می‌گیرند، در نهایت باعث شکست خود در بازار می‌شوند.

روانشناسی بازار بورس

ارتباط خطای هزینه (رولف دوبلی) با معامله گری سهام در بازار بورس

به جای اینکه به کسب سود در معامله فکر کنید، به انجام معامله درست در بورس فکر کنید.

رولف دوبلی نویسنده و کارآفرین سوییسی است که در کتاب هنر شفاف اندیشیدن بزرگترین خطاهای فکری را معرفی می‌کند و در خطای پنجم به خطای هزینه هدر رفت اشاره دارد و معتقد است برای بهتر اندیشیدن بهترست هزینه‌هایی راکه تا امروز کرده‎‌ایم فراموش کنیم.

حتما بخوانید: رفتارهای توده ای (گله ای) در معاملات بازار سرمایه

در بازار بورس نیز اگر به جای اینکه فکر کنید که چه مقدار پول در یک معامله به دست می‌آورید یا از دست می‌دهید، فقط به انجام معامله درست فکر کنید، پول خودش هوای خودش را خواهد داشت و از دست نخواهد رفت.

عده‌ای از معامله ‌گران بر این باورند که ضرر سهام زیانده آنها آنقدر بزرگ شده است که دیگر آن سهام ارزش فروختن ندارند و باید آنقدر صبر کنند تا بازار تغییر رفتار دهد و پول از دست رفته به حسابشان باز گردد. غافل از اینکه ممکن است روز به روز به زیانشان افزوده شود. به این گونه معامله‌ گران باید گفت: اهمیتی ندارد که سهام زیانده خود را در چه قیمتی خریداری نموده‌اند، بلکه مهمتر آن است که از قبل بدانند سهام زیانده خود را چه موقع بفروشند. این افراد اگر حد ضرر مناسبی را برای خود تنظیم کرده باشند، می‌توانند زیان‌های خود را تا حد زیادی کاهش دهند.

زیان‌های بسیاری از افراد در بورس به علت عدم واکنش نسبت به وقایع بوده است. زیرا این دسته از معامله‌ گران فقط اضافه شدن زیان‌های خود را نظاره می‌کنند. با این رفتار هیچ واکنش مثبتی نسبت به کاهش قیمت سهام زیانده نشان نداده و فقط به پول فکر کرده‌اند؛ بدون اینکه برنامه‌ای برای معاملات خود داشته باشند.

این همان خطای هزینه هدر رفته (رولف دوبلی) است که می‌گوید، سرمایه‌ گذاران اغلب قربانی خطای هزینه‌ی هدر رفته‌اند. به این معنی که بیشتر مواقع تصمیم‌های تجاریشان را بر اساس قیمت خرید می‌گیرند. به همین خاطر، پول بسیاری بابت این سهام از دست داده‌اند و الان نمی‌توانند این سهام زیانده را بفروشند.

این استدلال بسیار غیر منطقی است، چرا که قیمت خرید نباید هیچ نقشی داشته باشد. مهم عملکرد  آینده سهام خواهد بود و به شکل طعنه‌آمیزی هر چه سهام زیانده ضرر بیشتری بدهد، سرمایه‌ گذاران تمایل بیشتری برای نگه داشتن آن دارند.

حتما بخوانید: مالی رفتاری چیست؟

پیامدهای روانشناختی عدم قبول مسئولیت در بازار سهام

قبول مسئولیت به این معناست که بپذیرید و قبول کنید که شما خودتان مسئول تمام شکست‌ها و موفقیت‌هایتان هستید و بازار بورس هیچ نقشی در شکست و موفقیت شما ندارد. اگر معامله‌ گران اعتقاد داشته باشند که در بورس، شکست در معامله  و ضرر کردن اجتناب ناپذیر است و ضرر جزئی از ماهیت معامله‌ گری است؛ در نهایت قبول مسئولیت کرده‌اند و ریسک‌های آن را پذیرفته اند. پس معامله‌ گر به راحتی می‌تواند با مدیریت سرمایه از معامله سهام زیانده خارج و به معامله بعدی خود بپردازد.

بر عکس این قضیه نیز صادق است؛ به این معنی که معامله گر ریسک و مسئولیت معامله را کامل درک نکرده و انتظار رفتار و عکس‌العمل‌های بازار سرمایه را نداشته باشد. به عنوان مثال، هنگامی که بازار بر خلاف میل او پیش می‌رود، معامله‌ گر به شدت دچار ضررهای روحی و مالی می‌شود. به همین خاطر، خارج شدن از معامله ای که در ضرر است و با سهام زیانده روبرو شده است برایش سخت و تا حدی غیر ممکن می‌شود.

روانشناسی بازار بورس

بررسی نقش سندروم امید واهی در نگه داشتن سهام زیانده

سندروم امید واهی یعنی انتظارات غیر واقع‌بینانه از خود و رفتار سهام در بورس‌! گاهی معامله‌ گران دچار این سندروم می‌شوند؛ به این صورت که انتظاراتی نسبت به خود و رفتار سهام ایجاد می‌کنند که به دور از واقعیت است. این معامله‌ گران با تمرکز بر آرزوهای فراتر از واقعیت ، خود را از مسیر موفقیت دور می‌کنند و با محاسباتی خیالی به انتظارات و آرزوهایی محال وابسته می‌شوند.

حتما بخوانید: استراتژی معاملاتی معکوس

معامله‌ گران در بورس به دو طریق گرفتار این سندروم می‌شوند:

  1. تمایل دارند در معامله‌ای وارد شوند که یک شبه راه صد ساله را طی نمایند. 
  2. آنقدر در معامله و سهام زیانده باقی می‌مانند به این امید که قیمت برگردد و آنها از ضرر خارج شده و به سودی افسانه‌ای دست یابند.

ساده لوحی، میل به ثروت اندوزی و طمع ورزی از عواملی است که به سندروم امید واهی دامن می‌زند.

وابستگی احساسی به سهام در بورس

از دیگر مشکلات روانشناسی بازار بورس، وابستگی احساسی به سهام است که در بین سرمایه‌ گذاران و معامله‌ گران به شدت رایج است.

این افراد سهام زیانده را بدون توجه به روند آن و وضعیت سود‌آوری شرکت برای سال‌ها نگهداری می‌کنند. در حالی‌که می‌بایست روند و سود‌آور بودن شرکت را بررسی نمایند و تا جایی با سهام بمانند که برایشان سود‌آور بوده و با سهام زیانده همراه نباشند.

نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که سبد سهام و دارایی باید بر اساس اصول سرمایه ‌گذاری باشد و نه بر اساس وابستگی احساسی.

حتما بخوانید: روانشناسی معامله ‌گری کلید رسیدن به سود مستمر

چرایی ضرر و زیان در بورس

هرکس رفتارها و حالات فکری خاص خودش را دارد که میل زیادی به تکرار آنها دارد که با اصول معامله گری تداخل پیدا می‌کند و در نهایت  باعث ضرر و زیان  در بورس می‌شود. در اینجا قصد دارم به بعضی از  این رفتارها و حالات فکری اشاره کنم:

  1. معامله بی حساب درحجم بالا

  2. خرید و فروش عجولانه سهام

  3. گیر کردن در یک معامله ضرر ده و عدم خروج از آن

  4. عدول از قوانین و روش کاری

  5. غلو در تفسیر سیگنال ها

  6. تغییر متوالی استراتژی معاملاتی

  7. پریدن وسط معامله بدون تحقیق

  8. عدم توجه به مدیریت سرمایه

در پس هر یک از این رفتارها نگرش یا احساسی خفته است که آن را پیش می‌راند و باعث ضرر و زیان در بورس می‌شود. همه ما اشتباهات خاص خود را در معامله گری داریم این اشتباهات گاهی تکرار می‌شوند و هر بار باعث ضرر و زیان در بورس می‌شوند.

روانشناسی بازار بورس

هر بار از خود می‌پرسیم که آیا امکان غلبه بر این رفتارهای مخرب وجود دارد که ضرر و زیان در بورس کاهش یابد؟

حتما بخوانید: اضطراب و پریشانی یک معامله گر بازار بورس

در مقالات آینده بیشتر با  رفتارها و حالات فکری معامله گران آشنا خواهیم شد و راه های غلبه بر این حالات که منجر به ضرر و زیان در بورس می‌شود را بررسی خواهیم کرد.

معامله گر موفق اصول خودش را برای مدیریت سرمایه دارد و می‌داند چه مقدار از سرمایه اش را باید به هر معامله ای اختصاص دهد. نهایت اینکه برای کم کردن ضرر و زیان در بورس علاوه بر مدیریت سرمایه باید بتوانیم بر احساسات خود غلبه کنیم. کنترل احساسات و مدیریت سرمایه کلید موفقیت در بورس هستند که رعایت آن‌ها باعث می‌شود ضرر و زیان در بورس کاهش یابد. با رعایت قوانین یک استراتژی موفق، معامله گر به سودهای خوبی دست می‌یابد که شاید در بازارهای دیگر نتوان به این سودها دست یافت.

نتیجه گیری

سرمایه‌ گذاری و موفقیت در بازار سرمایه بدون توجه به عوامل روانشناسی بازار بورس امکان پذیر نیست. امروزه متاسفانه ضررهای بسیاری از معامله‌ گران در بورس به خاطر اهمیت ندادن به همین مسائل روانشناختی بورس است که در این مقاله فقط یکی از اثرات آن را بررسی کردیم.

در نتیجه، لازم است که اهمیت بیشتری به مسائل روانشناسی بازار بورس دهیم . امید است که با توجه به این مسائل و یادگیری تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و مدیریت سرمایه، جامعه معامله‌گری باسواد و آگاه‌تری داشته باشیم و کمتر شاهد رفتارهای احساسی و بدون برنامه در مواجه شدن با سهام زیانده باشیم.  لازمه دست یافتن به این دیدگاه یادگیری سرمایه گذاری در بورس از طریق مقالات آموزشی و یا شرکت در کلاس های آموزش بورس است. همچنین لازم است نگاه تک بعدی به آموزش ها نداشته باشیم.

در پایان از شما خواننده گرامی درخواست می‌کنم که تجربیات خود را در مورد همراهی کردن با سهام زیانده و علل این همراهی از نظر خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.